به گزارش قدس آنلاین به نقل از فارس، توجه به مقوله مهم دریا در کشورهای پیشرفته جهان، امری ضروری و غیرقابل انکار بوده و این حوزه از دیرباز به عنوان محل رفت و آمد کاروانهای تجاری در نظر گرفته شده است.
امروزه نیز بخش اعظمی از تبادلات بین کشورها از طریق این مناطق راهبردی صورت میگیرد، اما این تنها یک روی سکه است و روی دیگر آن توانایی است که باید جهت حفظ و ایمنسازی این مسیرهای مواصلاتی توسط قدرتها طرحریزی و به مرحله اجرا برسد، لذا همسو با بهرهبرداریهای غیرنظامی از محیط آبهای بینالمللی (در کنار بهرهبرداری از منابع فلات قاره و آبهای سرزمینی)، حضور ناوگانهای رزمی با دلایل مختلف -از حفظ امنیت گرفته تا دستاندازی به منافع سایر حکومتها- در سرتاسر جهان در حال پیگیری است.
اما شاید یکی از مهمترین عرصههای بهرهبرداری از این محیط ناب و با ارزش، افزایش تبادلات سیاسی و دیپلماتیک است که امروزه به امری عادی بدل شده است.
در این مسیر، حضور ناوگان دریایی یک کشور در کشوری دیگر میتواند علاوه بر حمل پرچم در آبهای بینالمللی به مثابه قدرتی در جهت حفظ منافع ملی، نشان از توانایی و اقتدار در جهت دریانوردی در فواصل دور و رساندن پیام صلح و دوستی به جوامع دیگر باشد.
درنظر داشته باشم که نیروی دریایی در بین سایر نیروهای نظامی از یک وجه تمایز مهم برخوردار است چراکه نیروهای زمینی و یا هوایی کشورها -بجز شرایط جنگی و یا تمرینات و رزمایش های مشترک با سایر کشورها- عمدتا در محدوده مرزی خود عمل میکنند اما ناوگانهای دریایی برای انجام ماموریتهای خود -حتی ماموریتهای عادی و روزمره- به فراتر از مرزها میروند.
نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز بنا بر تدابیر فرماندهی معظم کل قوا، سالهاست پا را از آبهای سرزمینی کشورمان فراتر نهاده و علاوه بر نمایش قدرت غیرقابل انکار در راستای سیادت از منافع ملی در آبهای بینالمللی و مبارزه با پدیده شوم دزدی دریایی، حامل پرچم مقدس ایران در کشورهای دوست است که علاوه بر رساندن پیام اقتدار میتواند به افزایش روابط دیپلماتیک فی ما بین نیز منجر شود.
در این نوشتار سعی کردیم به اختصار به برخی موضوعات ازجمله پیشینیه نیروی دریایی ایران و نیز روابط دریایی کشورمان با سایر ملل و اهمیت برخی از این کشورها اشاره کنیم.
** نیروی دریایی ایران در آیینه تاریخ
نیروی دریایی ایران طولانیترین بیشینه تاریخی را در بین تمامی کشورهای جهان باستان دارد. این نیرو در دوران قدیم، همگام با ارتشی منظم و قدرتمند در عرصه زمین، علاوه بر نمایش توان رزمی و حفظ مرزهای گسترده این سرزمین بزرگ، خود پایهگذار اتفاقات مهم بسیاری بود که بخشی از آن تا به امروز ماندگار است.
اگر بخواهیم به صورت گزیده و کوتاه به بخشهای مختلف از تاریخ نیروی دریایی کشورمان اشاره کنیم باید به نخستین حضور در آبهای سرزمینی کشورمان بازگردیم که از دیرباز با نام «دریای پارس» شناخته شده و امروزه به نام «خلیج فارس» شناخته میشود.
این منطقه مهم و راهبردی، در تمامی تاریخ -چه در دوران باستان و چه در مقطع امروز- علاوه بر داراییهای بزرگ طبیعی همچون ذخایر غنی ماهیها، مروارید و جزایر مشرف به مرزهای آبی، دارای گستره وسیعی از شریانهای سوختهای فسیلی است که از بدو کشف تا به امروز، آن را به منطقهای مهم در عرصه جهانی تبدیل کرده و به همین دلیل است که همواره مورد هجوم بیگانگان -برای دستاندازی به ثروتهای آن- قرار گرفته است.
اما نخستین حضور ایرانیان در عرصه دریاها همانطور که گفته شد، به سواحل خلیج فارس و دوران پیش از سلسلههای بزرگ در سال 564 قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
با آغاز سلسله هخامنشیان و دوران کوروش و داریوش کبیر، نخستین سنگ بنای نیروی دریایی چیده شد که از جمله آن میتوان به ساخت کانالی بین دریای سرخ و دریای مدیترانه در زمان داریوش اول اشاره کرد که بعدا به کانال سوئز امروزی منجر گردید. در این دوران دریانوردیهای بسیاری در جهت کشف سرزمینهای جدید در حال انجام بود.
* اوجگیری در زمان خشایارشا
کمی بعد، در دوران خشایارشا، اقتدار دریایی به اوج خود رسید. در این زمان کشورمان بر گسترهای وسیع از جهان حکومت میکرد و بالطبع دشمن درجه یک و نخست آن یعنی یونان باستان در درگیری تمام عیار با ایرانیان بود.
از جمله اتفاقات رخ داده در مرزهای آبی با یونانیها، مهمترین جنگ دریایی آن زمان یعنی نبرد «سالامیس» بود که نخست با پیروزی یونانیها به پایان رسید ولی به واسطه دلاوری فرماندهان ارتش ایران خصوصا «آرتمیس» که بانوی دریاسالاری بوده است، کشتیهای ایرانی از منطقه کوچکی که در آن گرفتار شده نجات یافته و نبرد را در شرایط متوازنی به پایان بردند.
* تاسیس دانشکده افسری دریایی به دست ساسانیان
با آغاز سلسله ساسانیان، نخستین دانشکده افسری دریایی در بندر باستانی «سیراف» تشکیل شد و حضور قدرتمندانه ناوگان دریایی در آبهای خلیج فارس به وقوع پیوست که در کنار تامین امنیت جزایر، بخش جنوبی این دریا را نیز به قلمرو کشورمان افزوده و از خطر حملات اعراب به دور نگاه داشتند، ضمن آنکه درگیریهای دریایی نیز با قدرت دیگر جهان باستان یعنی امپراتوری روم در جریان بود.
پس از ورود اسلام به کشورمان، ایرانیان در دربار اعراب خوش درخشیدند و در بخشهایی از نبردها هوش و ذکاوت آنان تاثیرگذار بود.
در جریان درگیریهای مسلمانان با امپراتوری روم شرقی، نبردهایی در عرصه دریا به وقوع پیوست که طی آن، عملا ایرانیان فرماندهی ناوگان را بر عهده داشتند اما پس از اسلام، نخستین سلسلهای که به صورت خاص به نیروی دریایی روی آورد، صفویان بودند.
* سنگاندازی انگلیس
در آن زمان، استعمار امپراتوری پرتغال بخشهایی از جزایر و بنادر جنوبی ایران را در اشغال خود داشت و متعاقب دوران شاه عباس صفوی، این مناطق شامل بندرگمبرون (بندرعباس فعلی) و جزیره هرمز با کمک امپراتوری بریتانیا آزاد شد اما انگلیسیها در راه دستیابی کشورمان به یک نیروی دریایی مناسب سنگ اندازی کردند.
* شکوفایی در عصر نادری
مدتی بعد با روی کار آمدن سلسله افشاریان، نادرشاه توجه خود را به صورت کامل به حفظ مرزهای دریایی معطوف کرد و دقیقا در این زمان نخستین نیروی دریایی مقتدر پس از سالها تاسیس شد و امنیت کامل آبهای خلیج فارس -که تا آن زمان مامن دزدان دریایی شده بود- بازگشت.
این نیروی دریایی علاوه بر مقابله با استعمار و بهرهگیری در لشکرکشیها، در تامین امنیت آبهای جنوب و شمال کشور نیز موثر بود تا آنجا که روسیه تزاری از هرگونه نبردی در این عرصه اجتناب میکرد.
* قاجار همه چیز را به باد داد
با آغاز دوران حکومت قاجار، توجه به نیروی دریایی، صرفا به خرید چند ناو کوچک از انگلیس با نامهای «پرسپولیس» و «شوش» منتهی شد که در حقیقت آغاز دوران شناورهای نسل جدید نیروی دریایی بود ولی عملا بدون استفاده خاصی رها شد و از داراییهای «نادر» نیز جز تعدادی کشتی شکسته باقی نماند.
* دوران پهلوی؛ فراز و فرود در نیروی دریایی مدرن ایران
اما دوران نوین نیروی دریایی ایران را باید به آغاز حکومت پهلوی نسبت داد. در این زمان، خرید شناورهای مختلف از کشورهای اروپایی انجام گرفت تا با تامین امنیت در آبهای خلیج فارس و بخشهایی از دریای خزر، سیادت و اقتدار دریایی حاصل شود.
این امکانات اما با وقوع جنگ جهانی دوم، وقایع شهریور 1320 و حمله بریتانیا از جنوب و شوروی از شمال، به دلیل رها شدن فرماندهی نیروهای رزمی -علیرغم مقاومت دلاورمردانه افسران نیروی دریایی همچون شهیدان «بایندر»، «نقدی»، «میلانیان»، «کهنمویی»، «هریسچی»، «ریاضی» و ...- در شمال و جنوب در هم شکسته شد و باز هم کشورمان به شرایط نبود ناوگانی مقتدر بازگشت.
کمی بعد و در دوران پهلوی دوم، توجه به خرید و نوسازی ناوگان دریایی به جهت تبدیل شدن به قدرت اول منطقهای، بار دیگر در دستور کار قرار گرفت که حاصل آن وارد کردن شناورهای مختلف در انواع رزمی و پشتیبانی، یگانهای زیرسطحی (که به دلیل شرایط انقلاب به کشورمان نرسید) و ناوگانی از انواع بالگردها، هواپیماهای بال ثابت و هواناو بود که از کشورهای آمریکایی و اروپایی خریداری شد.
در همین بازه زمانی، عملیاتهایی نیز در عرصه دریاها رخ داد همانند بازپس گیری جزایر سهگانه در سال 1350 یا حضور در ظفار برای کمک به پادشاهی عمان.
* درخشش در جنگ 8 ساله
پس از انقلاب اسلامی و با آغاز 8 سال جنگ تحمیلی، شاهد درخشش تاریخی از نیروی دریایی کشورمان بودیم. این نیرو در عین تحریمها، نبود پشتیبانی و شرایط در هم ریخته سالهای نخست انقلاب، تنها در 67 روز اول جنگ، بخش اعظمی از نیروی دریایی عراق را در عملیاتی موسوم به «مروارید» منهدم کرد و تا پایان جنگ 8 ساله، سیادت و اقتدار دریایی خود را در عرصه عظیمی از آبهای جنوبی کشور، از منطقه خطر و آتش در شمال خلیج فارس تا تنگه هرمز و دریای عمان به نمایش گذاشت.
این نیرو در مقاطع گستردهای از این دوران، وظیفه اسکورت و حفاظت از ناوگان دریایی غیرنظامی، پدافند از جزایر و سکوهای نفتی، حفاظت از بنادر و عملیاتهای تکاوری و پروازی در اکثر طرحهای رزمی عرصه زمینی خصوصا مقاومت ماندگار 34 روزه در خرمشهر را از خود نشان داد که نهایتا با ایستادگی دلاورمردانه در برابر ناوگان متجاوز و جنایتکار ایالات متحده در 29 فروردین 1367 ماندگار شد و در این مسیر شهدای بسیاری تقدیم مرزهای آبی کشورمان گردید که بخشی از آنان تا ابد در بستر خلیج همیشه فارس به عنوان یادگاری از حافظان ابدی آن خفتهاند.
* آغاز دوران بازسازی و خودکفایی
پس از جنگ تحمیلی نیز با آغاز دوران نوسازی، علاوه بر خریدهایی محدود از کشورهای خارجی، اقدامات بزرگ و شگرفی در زمینه ساخت یا بازسازی ناوگان رزمی صورت پذیرفت به طوریکه امروزه نیروی دریایی کشورمان از تجهیزات تا حدود زیادی قابل قبول در عرصههای سطحی، زیرسطحی و پروازی برخوردار است که تامین امنیت را به خوبی ممکن و از هرگونه دستاندازی قدرتهای بیگانه جلوگیری میکند.
* حرکت به فراتر از آبهای ایران
در سال های پایانی دهه 80 شمسی، بنا بر تدبیر فرماندهی معظم کل قوا، وظیفه سیادت و حفظ امنیت خلیج فارس تا منطقه شرق تنگه هرمز به نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و منطقه غرب تنگه هرمز تا دریای عمان و ورای آن در آبهای بینالمللی به نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران واگذار شد و امروزه ناوگروههای رزمی نیروی دریایی ارتش تا گسترده وسیعی از منطقه شمال اقیانوس هند و مدار 10 درجه از خط استوا فعالیتهای رزمی و اطلاعاتی را داشته و عملا از یک نیروی کرانهای و سپس منطقهای به یک نیروی راهبردی بینالمللی تبدیل شده است که حاصل آن سفر 45 ناوگروه عملیاتی (تاکنون) به عرصههای متفاوتی از دریاها همانند اقیانوسهای آرام، اطلس و هند، دریاهای مدیترانه و سرخ و منطقهای طلایی در مثلث تنگه هرمز، تنگه بابالمندب و کانال مالاکا به عنوان مثلث مهم و استراتژیک تجاری بوده است که علاوه بر نمایش اقتدار کشورمان و حفاظت از منافع ملی با استفاده از دانش بومی و تجهیزات مناسب در جهت حضور در دریاهای دوردست (شامل انواع شناورهای سطحی، زیرسطحی و یگانهای بالگردی هوادریا)، موجب افزایش دیپلماسی نیز شده است که از رهگذر آن، با حضور در بنادر کشورهای دوست و تبادل تجربیات که منجر به سفر متقابل ناوگان دریایی آن کشورها نیز به ایران گردیده و خود زمینهساز رشد و شکوفایی و نیز ارتقا سطح دانش و تجربه در کنار همکاریهای فیمابین شده است که میتوان به آنان به عنوان مقاصدی در جهت تجدید قوا و همچنین افزایش شعاع عملیاتی برای دستیابی به مسیرهای دوردست نیز نگاه کرد.
موقعیت جغرافیایی سه تنگه هرمز، بابالمندب و مالاکا
از آنجایی که نیروی دریایی هرکشوری به عنوان حامل پرچم و همچنین به مثابه خاکی شناور در عرصه گسترده دریاها تلقی میشود، این اتفاق، علاوه بر بُعد سیاسی و نظامی، میتواند حامل جنبههای دیگری از جمله فرهنگ، هنر و اجتماع غنی ایرانی نیز باشد.
این روند که از سال 1388 خورشیدی آغاز شده است میرود تا با حضور در آبهای دوردست همچون گستره وسیعی از اقیانوس اطلس و قاره آمریکا به اوج خود دست یابد.
در ادامه این گفتار، به اختصار از برخی ویژگیهای تاریخی 5 کشور در 3 قاره آسیا، اروپا و آفریقا (به عنوان نمونه) که در عرصه دیپلماسی دریایی ایران مورد توجه ویژه واقع شدهاند و نیز اهداف نیروی دریایی کشورمان سخن خواهیم گفت.
* روسیه؛ میراثدار تزارها
فدراسیون روسیه به عنوان پهناورترین کشور جهان در گسترده وسیعی از شمال آسیا و بخشهایی از اروپا، یکی از ابرقدرتها در عرصه جهانی و به عنوان متحد بالقوه و نخست در عرصه سیاسی و دفاعی برای کشورمان (لااقل در دوران فعلی) تلقی میگردد که البته در این مسیر روابط با فراز و نشیبهای بسیاری نیز رو به رو بودهایم اما با توجه به شرایط فعلی منطقهای و بینالمللی و بنا بر رهنمودهای مقام معظم رهبری سطح روابط راهبردی با روسیه در حال ارتقاست که حاصل آن برقراری همکاریهای مشترک بنا بر مصالح ملی کشورمان است که بخشهای مختلفی از آن را در سالهای اخیر شاهد بودهایم.
نیروی دریایی فدراسیون روسیه (به روسی Военно-Морской Флот (ВМФ) России) که حاصل تفکرات پطرکبیر در دوران خاندان رومانوفها و حکومت تزاری روسیه است، اولین نیروی منسجم و عملیاتی این کشور در عرصه دریاها محسوب شده چرا که پیش از آن عملا کشوری به مانند روسیه کنونی وجود نداشت.
حضور ناوگروه دریایی روسیه در بندرانزلی
این نیرو که در دوران کاترین کبیر و بعد از آن روند رو به رشد را ادامه داد، وظیفه حفاظت از منافع این کشور در آبهای شمالی و یخ زده در کنار برخی از دریاهای مشرف را برعهده گرفت.
در این مسیر، حکومت روسیه که همواره از عدم دسترسی به آبهای گرم جنوبی رنج میبرد، خواستار حضور در عرصه خلیجفارس بود و وصیت پطرکبیر نیز حاصل این تفکر است که این مهم جز با همکاری ایران امکانپذیر نمیشد اما به دلایل مختلف سیاسی و ملی، این اتفاق هیچگاه رخ نداد.
حضور ناوگروه دریایی روسیه در بندر انزلی
پس از پایان حکومت تزاری به وسیله بلشویکها و آغاز دوران کمونیستی شوروی به رهبری «لنین»، نیروی دریایی این کشور رشدی تصاعدی را در پیش گرفت و طی جنگ جهانی دوم توانست حضور نسبتا موفقی را از خود به نمایش بگذارد.
اما شاید مهمترین بخش تاریخ دریایی این کشور به دوران جنگ سرد و نبرد رقابتی در تمامی عرصهها -خصوصا نظامی- بین شوروی و ایالات متحده بازگردد که منجر به شکوفایی و ساخت پیشرفتهترین تسلیحات جهان گردید.
هرچند این رخداد به بهای فروپاشی شوروی در سال 1990 -به دلیل فشارهای اقتصادی- تمام شد و جهان را تا مرز درگیری اتمی پیش برد اما خود زمینهساز طرحهایی گردید که تا به امروز پایدار ماندهاند.
پس از این دوران و با وقفهای کوتاه (دوران یلستین غربگرا) حکومت جدیدی در روسیه به قدرت رسید که ریاست آن بر عهده رییس جمهور فعلی «ولادمیر پوتین» بود.
ناوگروه اعزامی ایران در آستراخان روسیه
پوتین با تفکرات و آیندهنگری خود نیرویهای نظامی این کشور ازجمله بخش دریایی را که به دلیل فروپاشی شوروی و مشکلات اقتصادی با انبوهی از طرحهای ناتمام رو به رو شده و نسبت به همتای غربی خود یعنی آمریکا عقب افتاده بود، در مسیر پیشرفتی دوباره قرار داد و طرحهای مختلف در بخشهای گوناگون موجب نمایش دوباره قدرت از سوی روسیه شد تا آنجا که امروزه حضور در خاک سوریه به عنوان یک پایگاه دریایی در آبهای مدیترانه، فعالیت در عرصههای مختلف جهانی و نسل جدیدی از تسلیحات تنها بخشی از این رخدادهاست که به نظر میرسد با ایدهآل فرماندهان این کشور هنوز هم فاصله دارد اما حداقل منجر به تولد ناوهای سنگین و نسل جدید زیردریاییهای پیشرفته و ارتقای توان هوادریایی گشته است.
روسیه در گذشته نیز در بعد دریایی، همکاریهای مختلفی با کشورمان داشت که از جمله آن میتوان به خرید 3 فروند زیردریایی کلاس کیلو اشاره کرد.
ناوگروه اعزامی ایران در آستراخان روسیه
امروزه نیز حضور ناوگان این کشور در بنادر جنوبی و همچنین تبادل تجربیات دفاعی در عرصه دریای مازندران -که به سفرهای متقابل هردو کشور منجر شده- بخشی از این رخدادهاست که از جمله آن میتوان به سفر ناوشکن Marshal Shaposhnikova در آذرماه 1391 به بندرعباس و حضور ناوچه موشک انداز Grad Sviyazhsk و ناومحافظ Dagestan در مهرماه 1393 در کنار 3 سفر دیگر این نیرو به بندر انزلی اشاره کرد که متقابلا با 3 سفر دریایی نداجا به روسیه در دریای مازندران پاسخ داده شد که از جمله آن میتوان به حضور ناوشکن دماوند به همراه ناوچههای پیکان و جوشن در سفر به آستراخان یا سفر اخیر ناوشکن دماوند به همراه ناوچه درفش به بندر «ماخاچ قلعه» این کشور اشاره کرد که نشان از سطح بالای همکاریهای دریایی بین دو کشور دارد و قطعا میتواند در راستای افزایش سطح عملیاتی و اطلاعاتی نیز موثر واقع شود.
* چین؛ دیدار با اژدهای زرد
جمهوری خلق چین به عنوان دیگر قدرت برتر سیاسی و نظامی در مشرق زمین و در منطقه راهبردی جنوب شرق آسیا -که از تاریخی باستانی برخوردار است- یکی دیگر از متحدان قدرتمند کشورمان محسوب میشود که در سالهای اخیر در ابعاد مختلف تجاری، سیاسی و دفاعی همکاریهای نزدیکی را با ایران داشته است.
این کشور که به همکاریهای اقتصادی گسترده با بسیاری از کشورهای جهان حتی دشمنان خود و در راستای منافع ملی مشهور است، سرمایهگذاریهای وسیعی را برای حفظ قدرت و اقتدار خود به نمایش گذاشته و در این راستا با بهرهگیری از دانش بومی و استانداردهای بهروز، سعی در حضور حداکثری در عرصههای جهانی دارد که امروزه چین را به عنوان یکی از کشورهای پیشرفته بدل کرده است.
نیروی دریایی ارتش آزادی بخش خلق چین (به چینی 中国人民解放军海军) حاصل تفکرات «مائو تسه تونگ» مبنی بر دارا بودن ارتشی مقتدر در تمام عرصهها و برای مبارزه با امپریالیسم است که به شکل فعلی در سال 1949 تاسیس گردید.
این نیرو در ابتدا وظیفه حفاظت از سواحل و آبهای سرزمینی را برعهده داشت و به واسطه حکومت کمونیستی، با دولت شوروی روابط تنگاتنگی را دنبال میکرد اما عملا کمی پس از آغاز روند رو به رشد، به دلیل انقلاب فرهنگی در این کشور، روابط قطع گردید و از آن پس چینیها با اتکا به توان داخلی خود نخست با خریداری هرآنچه که ممکن بود و سپس کپیسازی آن و پس از آن آغاز نهضت ساخت تجهیزات مورد نیاز با بهرهگیری از دانش بومی را سرلوحه کار قرار دادند که در بازه زمانی کوتاهی به یکباره با رشدی فزاینده همراه شد.
ناگفته نماند که جینیها پس از قطع ارتباط با شوروی و انقلاب فرهنگی، در مقطعی نیز با غرب ارتباط برقرار کردند.
بودجههای تخصیص داده شده گسترده به بخش دریایی در کنار تلاش خستگیناپذیر جامعه این کشور مسیر پیشرفت را بیش از پیش هموار ساخت و علاوه بر ساخت شناورها، ورود به عرصههای دیگر همانند زیرسطحیها و بخشهای هوادریایی نیز در دستور کار قرار گرفت تا آنجا که حاصل آن تولد ناوها و زیردریاییهایی با تُناژ مختلف در کنار یگانهای بالگردی و هواپیماهای مورد نیاز بود.
با فروپاشی شوروی و کنار رفتن مقطعی ابرقدرت شرق، چین با بهرهگیری از ذخایر مالی گسترده و همچنین خریداری برخی از ناوگان به جا مانده از حکومت کمونیستی پیشین روسیه، سطح رزمی خود را ارتقا داد که از جمله آن میتوان به وارد کردن نخستین ناوهواپیمابر این کشور اشاره کرد که توسط چینیها بازسازی و نوسازی گردید و یگانهای پروازی آن نیز بنا بر نیازهای آن طراحی و توسعه داده شدهاند.
این نیرو که سوابق تقابلهای مقعطی در عرصه آبهای جنوبشرق آسیا را با ایالات متحده نیز داشته است امروزه با سطح بالایی از دانش و توانمندی بومی به عنوان یک کشور پیشرو و موفق در عرصه دریاها شناخته شده است.
در مسیر سفرهای دریایی، یکبار ناوگروه چینی متشکل از ناوشکن Changchun و ناو محافظ Changzhou در شهریور ماه 1393 به بندرعباس سفر کرده و متقابلا ناوگروه بیست و چهارم نداجا نیز بازدیدی از بندر ژانگ ژیانگ چین داشت که با تبادل تجربیات و تمرینات مشترک نظامی همراه و با عبور از تنگه راهبردی مالاکا و حضور در اقیانوس آرام جنوبی به نتیجه رسید.
لازم به ذکر است که همکاریهای نظامی کشورمان با چین گستره وسیعی را شامل میشود که از جمله آن میتوان به خرید شناورهای موشک انداز کلاس تندر یا موشکهای ضدکشتی اشاره کرد.
یک بار نیز ناوگان دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران یک شناور چینی را در عرصه آبهای اقیانوس هند از دست دزدان دریایی نجات داد که این امر بسیار مورد تقدیر چینیها قرار گرفت.
* ایتالیا؛ عضو قدرتمند ناتو
جمهوری ایتالیا کشوری است باستانی و کهن در جنوب قاره اروپا و یکی از 8 کشور صنعتی امروز جهان (G8) که در عرصههای مختلف سیاسی و دفاعی زبانزد است.
ایتالیا علاوه بر آن که یکی از 5 قدرت برتر پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به شمار میآید و روابط گستردهای با همتایان غربی خود دارد، همواره و در عرصههای گوناگون موضع معقول و معتدلی را با ایران داشته لذا روابط گسترده سیاسی، تجاری و فرهنگی بین دو طرف برقرار است.
از سوی دیگر، با توجه به موقعیت خاص در سطح اروپا و آبهای دریای مدیترانه، در کنار دانش و تجربههای ارزشمند، میتواند به عنوان یکی از قدرتهای پیشرو و متحد در عرصه نظامی برای کشورمان تلقی شود.
نیروی دریایی جمهوری ایتالیا (به ایتالیایی Marina Militare) تاریخچهای کهن را در پس خود دارد و پس از ایران و یونان به عنوان بازماندهای از امپراتوری کهن روم، از سابقهای باستانی برخوردار است.
پیشینه تاریخی این نیرو به دوران قبل از میلاد مسیح و در امپراتوری روم آن زمان باز میگردد که با هدف سیادت دریایی از منافع این کشور در مرزهای آبی خصوصا دریای روم (بعدها مدیترانه) تاسیس شد و در بدو تولد خود با دشمنانی از جمله اقوام ساکن شمال آفریقا درگیر بود.
این امپراتوری -که پس از مدتی به 2 بخش شرقی و غربی تقسیم شد- نبردهای دریایی با اعراب را نیز در بازههای زمانی مختلف تجربه کرده است که از مهمترین آن میتوان به جنگهای صلیبی در قرون وسطی اشاره کرد.
ناوگروه نیروی دریایی ایتالیا در بندرعباس
پایگاههای دریایی روم غربی -که به نام امپراتوری روم مقدس شناخته میشد- در جزایر سیسیل و ساردنی واقع بود و در کنار آن جمهوریهای ونیز و جنوا نیز نقش گستردهای را به عنوان قدرتهای دریایی در جنگهای صلیبی و مقابل مسلمانان ایفا کردند و اندکی بعد نیز در دوران طلایی رنسانس اروپا که از ایتالیا و جمهوری فلورانس آغاز شد و ماحصل آن حکومت قدرتهای بزرگ بانکداری مانند خاندان مدیچیها بود، تامین نیازهای مالی ارتش این امپراتوری و جمهوریهای توابع با قدرت بیشتری ممکن شد تا حکومت روم بتواند در راستای نفوذ و گسترش دین مسیحیت تلاش کند.
اما سنگ بنای نیروی دریایی نوین این کشور را باید به دوران اتحاد جمهوریهای مختلف یا غلبه بر یکدیگر -شامل توسکانی (فلورانس)، ونیز، جنوا، ناپل، میلان، ساردنی و سیسیل در کنار قدرت مرکزی کلیسا در رم- دانست که منجر به تولد کشور پادشاهی ایتالیا در قرن هفدهم (دوران انقلاب صنعتی) میلادی شد و علاوه بر خاک ایتالیا بر برخی از کشورهای مستعمره خود در آفریقا فرمانروایی میکرد.
این پادشاهی بعدها و در دوران حکومت فاشیستی، به کشوری سوسیالیستی تبدیل شد که ابتدای امر با اتحاد با آلمان نازی موفقیتهایی را در جنگ دوم جهانی کسب کرد و توانست در درگیریهای دریایی در عرصه آبهای مدیترانه و حضور در شمال آفریقا نقش خود را ایفا کند ولی با تغییر روند جنگ دچار شکست شد.
پس از این زمان بود که مردم ایتالیا به جمهوریت کشور خود رای داده و عملا نیروی دریایی فعلی از آن زمان آغاز شد.
این نیرو در ابتدا به دلیل شرایط جنگ جهانی با محدودیتهایی همراه بود ولی آینده نگری و تلاش گسترده متخصصان این کشور، آنها را به یکی از قدرتهای برتر نظامی خصوصا در عرصه دریاها مبدل کرد که امروزه در بخشهای مختلف همانند کشتی سازی، جنگافزارهای نوین و ساخت هواپیما و بالگردها فعالیت دارند و در این راستا ارتباطات فراوانی را با دیگر کشورها داشته است که از جمله آن میتوان به حضور فرماندهی ناوگان ششم دریایی ایالات متحده در این کشور یا خریدهای نظامی ایران شامل بالگردهای ضدسطحی و ضد زیرسطحی AB-212 و SH-3D از کارخانه آگوستا این کشور پیش از انقلاب در کنار آموزش افسران نیروی دریایی اشاره داشت ضمن آنکه امروزه این کشور با بکارگیری ناوگان وسیع و پیشرفتهای از انواع شناورهای رزمی، زیردریاییها، ناو هواپیمابر سبک و یگانهای هوادریایی در کنار جنگندههای پیشرفته، به عنوان یک قدرت بالقوه در عرصه دریایی فعالیت میکند.
در حال حاضر نیز شاهد همکاریهایی بین دو کشور ایران و ایتالیا در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی و دفاعی هستیم که در راستای دیپلماسی دریایی حضور ناومحافظ Euro در مهرماه سال 1395 نشان از افزایش سطح تبادلات دارد که بنا بر گفته فرماندهان نظامی کشورمان با سفر متقابل نیروی دریایی به ایتالیا پاسخ داده میشود.
حضور فرمانده نیروی دریایی این کشور در ایران نیز نشان از افزایش سطح روابط داشته که میتواند به حضور مقتدرانه ناوگان دریایی ایران در آبهای جنوب اروپا به عنوان یک متحد مناسب منتهی شود.
* هند؛ ارتش 72 ملت
جمهوری هندوستان، کشوری بزرگ و اثرگذار در منطقه جنوب آسیا و مشرف به آبهای اقیانوس هند و منابع بینظیر و سرشار از موجودات دریایی است که در بخشهای مختلف اقتصادی شامل صادرات برنج، چای، میوههای گرمسیری، نیشکر و انواع گیاهان و محصولات کشاورزی پیشرو است.
اگرچه بخش اعظمی از مردم این کشور زیر خط فقر قرار دارند و جمعیت بالای آنان نیز خود مزیدی بر مشکلات مختلف است، اما تلاش مسئولان هند برای افزایش توان اقتصادی و بهبود شرایط اجتماعی و علمی خود توانسته به صورت پلهای اوضاع را در این کشور نسبت به قبل بهتر کند.
هند از دیرباز به عنوان یکی از شرکای اقتصادی کشورمان شناخته شده و با توجه به روند سریع توسعه آن در عرصههای گوناگون میتواند به عنوان متحدی اثرگذار در جوامع جهانی در نظر گرفته شود که در این راستا رفت و آمدهای نظامی نیز بخشی از این روابط است.
نیروی دریایی جمهوری هندوستان (به هندی भारतीय नौसेना) یکی از بخشهای نیروهای مسلح این کشور است که تاریخچه آن به سالهای پس از جنگ جهانی دوم (1947 میلادی) باز میگردد.
ناوگروه اعزامی ارتش به هند
این کشور که پیش از این تاریخ به عنوان بخشی از مستعمره امپراتوری بریتانیا و تحت فرماندهی کمپانی هند شرقی قرار داشت، با مجاهدتهای مبارز انقلابی خود «ماهاتما گاندی» نهایتا به استقلال رسید و مسیر جدیدی را با مدیریت کشور به دست هندیها آغاز کرد.
نیروی دریایی این کشور نخست با خرید ناوهای مختلف از سایر کشورها اعلام موجودیت کرد و این روند به سرعت رو به رشد بود چرا که رقیب اصلی هند در عرصه نظامی یعنی پاکستان نیز همکاریهای گستردهای را برای ورود به عرصه پیشرفت نظامی دنبال میکرد و حضور در پیمانهای دفاعی غرب همچون سنتو و همکاری نزدیک با آمریکا، هندی ها را بیش از پیش مجاب کرد تا روند رشد ارتش خود را بهبود بخشند.
از سوی دیگر، همسایه شرقی آنان (چین) نیز روند تصاعدی در بخش نظامی را در برنامه داشت و این خود زنگ خطر بزرگی قلمداد میشد، لذا روند فعالیت نیروی دریایی این کشور با خریدهای مختلف -که عموما از کشورهای بلوک شرق همراه بود- آغاز شد و به حضور قدرتمندانه در اقیانوس هند منتهی گردید.
دیدار فرماندهان ناوگروه سی و سوم نداجا با فرمانده ناوگان جنوب هند
کمی بعد، هندیها دروازههای خرید خود را به سوی کشورهای غربی باز کردند و انواع تسلیحات پیشرفته را در ناوگان رزمی خود جای دادند تا آنجا که هند را میتوان کشور هفت و دو ملت در عرصه خریدهای نظامی نیز دانست.
در کنار این موارد و با بهبود دانش عملیاتی متخصصان هندی و بهرهگیری از توانایی بومی، طراحی و ساخت انواع شناورها و بهبود قابلیتهای یگانهای زیرسطحی و پروازی نیز در دستور کار قرار گرفت تا آنجا که هند از ساخت نخستین ناو هواپیمابر خود در سال 2013 پرده برداشت و عملا وارد باشگاهی شد که پیش از آن تنها چند کشور محدود سازنده ناو هواپیمابر عضو آن بودند.
این کشور در بحث تبادلات دریایی نیز با ایران به صورت گسترده وارد عمل شده است که از جمله آن میتوان به دو سفر دریایی هندیها شامل حضور ناوهای محافظ Beas و Betwa در شهریور ماه 1394 و ناوهای محافظ Ganga و Trikand در خرداد ماه 1395 در بندرعباس اشاره داشت که همین حضور در بازه زمانی کمتر از یک سال نشان از افزایش سطح تبادلات دریایی دو کشور دارد.
پهلوگیری ناوگروه نیروی دریایی هند در بندرعباس
ایران نیز متقابلا این سفرها را با حضور ناوگروههای خود در بنادر بمبئی و کوچین پاسخ گفت که نمونه اخیر آن، پهلوگیری ناوگروه چهل و پنجم نداجا در بندر کوچین طی روزهای اخیر بود.
* آفریقا؛ دروازه جنوبی ورود به اقیانوس اطلس
جمهوری آفریقای جنوبی، کشوری در جنوب قاره آفریقا و مشرف به اقیانوس اطلس از یک سو و اقیانوس هند از سوی دیگر و ناظر بر آبراه مهمی در این منطقه است که از دیرباز دارای تاریخ و فرهنگی کهن بوده ولی مورد استعمار قدرتهای اروپایی همانند هلند و بریتانیا قرار داشته است.
این کشور که شرح تمدن انسانی آن به نزدیک به 3 میلیون سال قبل باز میگردد، در دورانهای مختلفی به واسطه وجود معادن غنی الماس و طلا در کنار منابع عظیم گیاهی مورد حمله اروپاییان واقع شده و پس از روی کار آمدن دولت مرکزی نیز همراه با تبعیض شدید انسانی در بین اقشار مختلف تحت رژیم آپارتاید بود که عاقبت با آزادسازی مبارز انقلابی «نلسون ماندلا» در هم شکست و توانست قدم مناسب را در راه پیشرفت اقتصادی و بهبود دموکراسی بردارد.
آفریقای جنوبی امروزه جزو جوامع در حال توسعه تلقی میشود و در گروهی موسوم به 20 عضویت دارد و در راستای موفقیت خود گام های بسیاری را برداشته است که از جمله آن میتوان به روابط با کشورهای مختلف اشاره کرد.
ایران نیز پس از درهم شکستن رژیم آپارتاید، روابط نزدیک سیاسی و اقتصادی را با این کشور در دستور کار قرار داد که امروزه به سطح نظامی نیز گسترش یافته است.
نیروی دریایی جمهوری آفریقای جنوبی (به انگلیسی South African Navy) بخشی از نیروهای مسلح این کشور است که وظیفه حفاظت از آبهای سرزمینی و حفظ منافع در آبهای دور دست را بر عهده دارد.
این نیرو به سال 1851 میلادی تاسیس شد اما اولین فعالیتهای موثر آن به دوران پس از جنگ اول جهانی باز میگردد.
در دوران جنگ دوم جهانی نیز این کشور به واسطه منابع گسترده مادی مورد تهاجم اروپاییان قرار گرفت و نیروی دریایی برای حفاظت از منافع آنان در این کشور تاسیس شد اما عملا پس از پایان این درگیریها بود که کم کم روند استقلال دریایی در این کشور آغاز شد.
هرچند رژیم آپارتاید و برخی از درگیریهای مرزی بخشی از تاریخ این مجموعه از نیروهای مسلح آفریقای جنوبی است اما در حقیقت فعالیت اصلی در این حوزه به سالهای 1990 میلادی به بعد باز میگردد که سرمایهگذاریهای وسیع در راستای ساخت و تامین نیاز از داخل و خارج این کشور روند فعالیتها را به سطح تصاعدی افزایش داد تا آنجا که به قدرتی اثرگذار در این حوزه مبدل شده است و در بخشهای گوناگون همانند کشتیسازی و ساخت پیشرانه دریایی نیز به نتایج خوبی دست یافتهاند.
در خصوص همکاریهای دریایی بین دو کشور ایران و آفریقای جنوبی نیز میتوان به سفر ناوگروه اخیر نیروی دریایی (ناوگروه چهل و چهارم متشکل از ناوشکن الوند و ناو پشتیبانی رزمی بوشهر) به بندر دوربان اشاره کرد که این حضور علاوه بر تبادلات دانش و تجربه منجر به نخستین حضور نیروی دریایی در آبهای اقیانوس اطلس گردید و به نظر میرسد که در برنامههای آتی نداجا مبنی بر حضور در وسعت بیشتری از این اقیانوس میتوان روی این همکاریهای فی مابین حساب خاصی را باز کرد.
از جمله همکاریهای نظامی دو کشور میتوان به خبری که اخیرا منتشر شد اشاره کرد که طی آن، به نظر میرسد آفریقای جنوبی درخواستی را جهت بررسی طرح فروش سامانه پدافندی «اومخونتو» به ایران را به شورای امنیت ارائه داده است.
این سامانه موشکی به عنوان پدافند دریاپایه (سطح به هوا) در انواع شناورهای رزمی یا پشتیبانی مورد استفاده قرار میگیرد.
* سایر کشورها
علاوه بر این 5 کشور، نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران حضور خود را در برخی دیگر کشورها و آبهای جهان تیز تا به امروز (در قالب 45 ناوگروه عملیاتی/رزمی و آموزشی) به سرانجام رسانده است که به جهت طولانی نشدن نوشتار تنها به صورت اختصار به آنان اشاره خواهد شد.
یکی از کشورهای مقصد نداجا، جمهوری اندونزی در جنوب شرق آسیا بوده است که از موقعیتی مهم و خاص در این ناحیه برخوردار است و پرجمعیتترین کشور جهان اسلام نیز محسوب شده و از اقتصادی مناسب برخوردار میباشد.
ناوگروه سی و سوم نداجا طی سفر خود به این کشور با عبور از تنگه راهبردی مالاکا، بار دیگر حضور را در آب های اقیانوس آرام ثبت کرد و در بندر جاکارتا این کشور حضور یافت.
پهلوگیری ناو نقدی در غالب ناوگروه سی و سوم در بندر جاکارتای اندونزی
این ناوگروه در این سفر در بندر کلمبو سریلانکا نیز پهلو گرفت. این کشور جزیرهای نیز تاکنون دوبار مقصد ناوگروههای دریایی کشورمان بوده و به واسطه حضور در منطقه میانی اقیانوس هند و مشرف به مسیرهای تجاری، از موقعیتی ممتاز برخوردار است.
استقبال از ناوگروه سی و سوم در بندر کلمبوی سریلانکا
دیدار فرماندهان ناوگروه سی و سوم با فرمانده نیروی دریایی سریلانکا
اگر بخواهیم به سفرهای منطقهای نیروی دریایی در نواحی غرب آسیا (خاورمیانه) نیز بپردازیم، میتوان به جمهوری اسلامی پاکستان و سلطان نشین عمان اشاره کرد که بنادر این کشور شامل کراچی و مسقط و صلاله به عنوان مقاصدی نزدیک برای نیروی دریایی کشورمان بوده و سفرهای متقابل بسیاری به این کشورها و تمرینات نظامی دائمی در عرصه دفاعی یا حفظ منابع طبیعی دریاها با توجه به موقعیت حساس هر یک در مشرف بودن به شمال اقیانوس هند همواره صورت پذیرفته است که آخرین آن حضور ناوگروه صلح و دوستی پاکستان با نام های «تیپو سلطان» و «جرات» در بنادر جنوبی کشورمان است.
استقبال از ناوگروه پاکستانی در بندرعباس
دیگر کشور حاضر در این منطقه قطر است که مورد توجه نیروی دریایی سپاه واقع شد و از این رهگذر ناوگروهی از این نیرو در سفری به دوحه (پایتخت) مورد استقبال مقامات و فرماندهان نظامی قرار گرفت.
کشور بعدی در ناحیه مهم غرب آسیا، جمهوری عربی سوریه میباشد که از موقعیت ممتاز و خاص در منطقه دریای مدیترانه برخوردار است.
این کشور که در حقیقت خط مقدم نبرد با دشمن صهیونیستی محسوب میشود، امروزه با هجوم نیروهای تروریستی تکفیری مواجه است که حامیان منطقهای و بینالمللی این گروه نیز از این موقعیت ممتاز آگاه بوده و خواست آنان حذف این توان رزمی است.
حکومت سوریه که در دوران گوناگون از جمله جنگ تحمیلی تا به امروز همکاریهای مختلفی را در عرصههای مختلف خصوصا دفاعی با ایران داشته است یکبار به عنوان مقصدی برای ناوگروه نیروی دریایی (ناوگروه سیزدهم) در نظر گرفته شد که به نخستین حضور نیروی دریایی ایران پس از 32 سال در آبهای دریای مدیترانه ختم گردید.
این ناوگروه با گذر از کانال سوئز و عبور مقتدرانه از مقابل مرزهای رژیم صهیونیستی، نهایتا در بندر لاذقیه پهلو گرفت.
عبور ناوگروه دوازدهم نداجا از کانال سوئز/ ناو خارک در بالا و ناو الوند در پایین
این سفر را از این لحاظ که عبور از کانال سوئز تنها با هماهنگی با کشور مصر ممکن بوده و کشورهای متخاصم حق عبور ندارند نیز میتوان به نوعی روند رو به رشد سیاسی در روابط ایران و مصر دانست.
جمهوری آذربایجان مقصد دیگری برای ناوگروههای دریایی شمال کشورمان در نظر گرفته شده و طی سفری رسمی به باکو، نیروی دریایی در بنادر این کشور حضور پیدا کرد.
استقبال از ناوگروه ایرانی در باکو
همچنین کشور تانزانیا که بیشینه تاریخی داشته و حکومت زنگبار حاضر در آن از دیرباز مورد توجه تجار ایرانی بوده است نیز از مقاصد نیروی دریایی کشورمان بود که آخرین این سفرها ، حضور ناوگروه چهل و چهارم پیش از عزیمت به آفریقای جنوبی است که در بندر دارالسلام پهلو گرفت.
ناو لجستیک بوشهر در تانزانیا
این کشور با توجه به موقعیت ممتاز خود در شرق قاره آفریقا میتواند به عنوان مقصدی برای تبادلات نظامی و تجدید نیرو برای سفرهای دوردست تلقی شود.
در کنار این سفرها، حضور در کشورهای عربستان سعودی (بندر جده)، جمهوری سودان (پورت سودان) و جیبوتی نیز پیشتر صورت پذیرفته است که امروزه روابط سیاسی با کشورمان ندارند. ضمن آنکه در آینده نزدیک نیز بنا بر اعلام امیر دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی ارتش، ناوگروه هایی به کشورهای ترکیه، قزاقستان و ترکمنستان اعزام خواهد شد که از این میان کشور ترکیه به عنوان قدرت دوم ناتو و حضور در آب های مهم دریای سیاه قابل توجه است.
حضور علی لاریجانی بر روی ناو جماران در جریان سفر به جیبوتی
در پایان لازم به ذکر است که این نوشتار -هرچند طولانی- تنها بخش بسیار کوچکی از اقدامات نیروی دریایی کشورمان در راستای دیپلماسی دریایی است که با توضیح تاریخ دریایی برخی از کشورها و اهمیت روابط فی مابین سعی داشتیم تا از دلیل سفرهای صورت گرفته پرده برداریم و طبیعتا این تنها بخش کوچکی از همکاری هایی است که منجر به اعزام ناوگان به صورت متقابل شده است و در بخش همکاریهای فنی/اطلاعاتی کشورهای دیگری نیز وجود دارند که ذکر آنها از حوصله این مطلب خارج است اما به طبع میتوان دریافت که حضور در دریاها و اهمیت توجه به مقوله مهم نیروی دریایی راهبردی در دکترین نظامی جمهوری اسلامی ایران تا کجا اهمیت دارد چرا که این نیرو به عنوان یک پرچمدار در جوامع بین المللی میتواند حامل پیام صلح و دوستی به کشورهای دوست و نمایش اقتدار و قدرت دفاعی در راستای حفظ منافع کشورمان در جای جای دنیا باشد.
نظر شما